آیا تا به حال شده است که در هنگام صحبت کردن، ناگهان ذهنتان به سمت دیگری منحرف شود و به موضوعی کاملا بیربط فکر کنید؟
آیا تا به حال شده است که در هنگام حرف زدن، ناگهان به افرادی که شما را عصبانی میکنند و یا کارهایی (کارهایی مانند آشپزی، جاروبرقی کردن، تماشای برنامه تلویزیونی) که میتوانستید آنها را بهتر انجام دهید، فکر کنید؟
آیا تا به حال این اتفاق برایتان افتاده است که در هنگام انجام کاری، ناگهان حواستان پرت شود و ناخودآگاه دست از انجام آن بکشید؟
آیا تا به حال این اتفاق برایتان افتاده است که درست در وسط یک جلسه ماساژ آرامشبخش و یا خوردن یک وعده غذایی خوشمزه، در مورد کار یا موضوع بعدی پست وبلاگتان فکر کنید؟ ناگهان به خودتان میآیید و متوجه میشوید که جلسه ماساژ تمام شده و یا غذایتان را نخوردید و به کل فراموش کردید که از این لحظات لذت ببرید.
زندگی مدرن ما با سرعت باور نکردنی در حال دگرگون شدن است و به ناچار کارها و وظایف خود را به صورت همزمان و فشرده انجام میدهیم. بنابراین جای هیچ تعجبی نیست که به دنبال راهحلی برای مقابله با درگیریهای ذهن خود باشیم. “ذهن آگاهی” یکی از تاثیرگذارترین واژههای دهه جدید است، واژهای که نه تنها در جلسات مدیتیشن، بلکه در دورههای مدیریت و رهبری و حتی در حوزه پزشکی (به دلیل قدرتی که در کاهش استرس دارد) نیز در مورد آن صحبت میشود.
اما ذهنآگاهی دقیقا چیست؟
مجله Psychology Today ذهنآگاهی را حالت توجه فعال و آشکار افراد نسبت به زمان حال مینامد. افراد در حالت ذهنآگاهی در واقع احساسات و افکار خود را بدون هیچ قضاوتی از دور مشاهده میکنند. ذهنآگاهی یعنی در لحظه زندگی کردن و بیدار شدن ذهن برای کسب تجربههای جدید. با این حال، مفهوم ذهنآگاهی به هیچ وجه مفهوم جدیدی نیست. ذهنآگاهی ریشهای بودایی دارد و در واقع یکی از آموزههای کلیدی بوداست که گفته میشود فرد را به سوی مسیر روشنگری هدایت میکند.
اما ذهنآگاهی چقدر در زندگی ما معلمان حضور دارد؟
بسیاری از ما در کلاسهایی تدریس کردهایم و درسهایی داشتهایم که واقعاً آنها را با تمام وجود احساس میکردیم و 100٪ حواس ما با دانشآموزانمان بود. کلاسهایی که در آن با دقت به تمام صحبتهای دانشآموزانمان گوش و به آنها واکنش نشان میدادیم. اینها کلاسهایی هستند که در آنها، مقوله زمان شکل دیگری به خود میگیرد و گویی که یک کلاس درس چهار ساعته در یک چشم به هم زدن تمام میشود.
آیا در چنین کلاسهایی جنبههایی از ذهنآگاهی وجود دارد؟
شاید اینطور باشد.
اما چگونه میتوانیم میزان هوشیاری و ذهنآگاهی خود در کلاس درس را بیشتر کنیم؟
۱. روی زمان حال تمرکز کنید
با اینکه سوابق درسی دانشآموزان، درسهایی که در گذشته با آنها داشتید، مسیری که برای آینده کلاس در نظر گرفتهاید و بسیاری از عوامل دیگر میتوانند بر کارهایی که در کلاس انجام میدهید، تأثیر بگذارند اما اجازه دهید تمام این موارد در پس ذهن شما باقی بمانند و تنها زمانی از آنها استفاده کنید که میخواهید دانشآموزانتان را از تصمیم مهمی مطلع کنید.
تنها به آنچه که در زمان حال اتفاق میافتد، واکنش نشان دهید.
۲. به صحبتهای دانشآموزان گوش دهید
و نه آنچه که انتظار دارید دانشآموزانتان بگویند و یا چیزهایی که قبلا گفتهاند. در مورد عقاید، شخصیت، زندگی و گذشته آنها کنجکاو باشید و به آنها تنها به چشم یک دانشآموز نگاه نکنید.
۳. با جریان کلاس یکی شوید
با انجام این کار، این اجازه را به دانشآموزان میدهید تا در مورد موضوعی خاص هیجانزده شوند و با یکدیگر گفتگو کنند. در چنین حالتی مطمئنا برنامه درسی و زمانبندی های دقیقی که برای مراحل درسی آنها انجام دادهاید، از بین میرود اما بازهم کلاس را رها کنید و توجهی به زمان و برنامههای درسی خود نکنید.
تنها به صحبتهای دانشآموزان توجه کنید و ببینید مکالمه آنها به کدام سمت میرود و با جریان کلاس یکی شوید. انجام اینکار باعث میشود که بهتر متوجه جنبههای مثبت و منفی گفتوگوهای دانشآموزان خود شوید و میفهمید که آنها برای داشتن یک مکالمه بهتر دقیقا به چه چیزهایی (واژگان، دستور زبان، تلفظ، کار کردن بر روی مهارتها) نیاز دارند.
۴. نگران این نباشید که دانشآموزانتان چه فکری در مورد شما میکنند
من معلمان زیادی را دیدهام که تلاش زیادی میکنند تا با روشهای مختلفی مانند انجام شوخیهای نامناسب، گفتن حرفهای بی مورد،انجام تفسیرهای غیرضروری و یا خود تخریبی، دانشآموزان را جذب خود کنند.
بین اینکه بخواهید دانشآموزان تنها به شما نگاه کنند و تحت تاثیر شما قرار بگیرند و یا از درس لذت ببرند، تفاوتهایی زیادی وجود دارد. سعی نکنید آنها را گیج کنید. شما میتوانید بدون دلقک بازی و یا قرارگیری در مرکز توجه دانشآموزان ، آنها را سرگرم کنید.
۵.اگر چیزی را نمیدانید، آن را یاد بگیرید
قرار نیست معلمان زبان انگلیسی، دایرهالمعارف کشور انگلستان و یا زبان انگلیسی باشند. تنها اینترنت و دیوید کریستال چنین معلوماتی دارند.
شما باید با این واقعیت که قرار نیست همه چیز را بدانید، کنار بیایید و شهامت این را داشته باشید که در صورت ندانستن مسئلهای، در مورد آن پرس و جو و تحقیق کنید. وقتی موضوع جدیدی را یاد میگیرید، آن را در جایی یادداشت کنید. این موضوع جدید میتواند واقعیتی در مورد دانشآموزی و یا نکتهای در مورد دستور زبان (یا واژگان جدید) و یا قسمتی از کتاب یا منبع درسی باشد.
۶. از واکنشهای خود آگاه باشید
چرا با برخی از دانشآموزان به تندی برخورد میکنید؟ چه چیزی در آنها وجود دارد که شما را تا این حد عصبانی میکند؟
آنها چه احساسی در شما ایجاد میکنند؟ خشم؟ ناامیدی؟ درماندگی؟ حالت تدافعی؟ اما چرا چنین حالهایی در شما ایجاد میشود؟
آیا به این دلیل است که آنها کاملاً برعکس آن چیزی هستند که شما دوست دارید به عنوان یک دانش آموز در آنها ببینید؟
آیا به این دلیل است که آنها انتظارات شما را به عنوان یک دانشآموز برآورده نکرده و طبق خواستههای شما عمل نمیکنند؟
این انتظارات بر چه اساسی ایجاد شدهاند؟
یا به این دلیل است که کاری میکنند که باعث عصبانیت شما میشود؟
برای مقابله با شرایط سختی که ممکن است در کلاسهای درس بوجود بیاید، باید قبل از هر چیز با احساسات خود کنار بیاییم و دلایل ناراحتی خود را پیدا کنیم.
این مسئله در مورد احساسات به ظاهر مثبت نیز صدق میکند.
چرا برخی کلاسها باعث خوشحالی شما میشوند؟ آیا به این دلیل است که دانشآموزان آن کلاسها از لحاظ درسی پیشرفت میکنند ؟ آیا به این دلیل است که آنها شما را دوست دارند؟ آیا به این دلیل است که دانشآموزان چنین کلاسهایی هیچ مشکلی ایجاد نمیکنند و به راحتی قابل کنترل هستند؟ آیا به خاطر این است که دانشآموزان فعالی هستند؟ در رابطه با کدام جنبهها فعالیت بیشتری دارند؟ از کجا باید متوجه شویم؟
درک مسائلی که باعث میشوند تا رفتارهای خاصی از ما سر بزند، میتواند تا حد زیادی باعث افزایش رضایت شغلی ما شود.
آیا تا به حال شده است که در حین گذر از یک مشکل خانوادگی سخت و یا یک جدایی دردناک، مجبور شوید، تدریس کنید؟ احتمالا قبل از ورود به کلاس، احساس بسیار بدی داشتید و به محض اینکه پای خود را داخل کلاس گذاشتید، هر مشکلی داشتید را فراموش کردید و تمام تمرکز خود را روی درس دانشآموزان خود گذاشتید.
معلمانی که چنین تجربههایی را داشتهاند، اغلب میگویند که تدریس کردن در دورانی که روزهای سختی پشت سر میگذارند، میتواند ترسناک باشد اما به محض ورود به کلاس درس و دیدن دانشآموزان احساس شادابی میکنند.
بسیاری از ما ممکن است (چه به صورت عمدی یا غیرعمدی) در کلاسهای درسی خود دچار حواسپرتی شده باشیم.
اما آیا میتوانیم در هنگام تدریس، میزان ذهنآگاهی خود را افزایش دهیم؟