در قرن بیستویکم و با ظهور فناوریهای جدید، شاهد تلاقی عمیق فناوری و حوزه آموزش هستیم و بهوضوح میبینیم که چگونه فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی در حال تغییر چشمانداز یادگیری دانشآموزان و دانشجویان هستند. به اعتقاد بعضی از پژوهشگران، این فناوریها در حال ایجاد عادتها و فضاهای یادگیری جدید هستند و نحوه ارائه آموزش را تغییر میدهند.
در فضای آموزشی در حال تحول کنونی، نقش دانشآموزان و یادگیرندگان دانش پیچیدهتر و سختتر شده است؛ چرا که با وجود فناوریهایی مانند هوش مصنوعی که پیشرفت چشمگیری در دنیا داشتهاند، توانایی دسترسی به منابع علمی و دانش تقریباً برای هر فردی امکانپذیر شده که به اینترنت متصل است. این دسترسی همگانی به دانش، مسئولیت بیشتری را برای دانشجویان و دانشآموزان به همراه دارد؛ آنها باید مجموعهای قوی از مهارتها را کسب کنند تا بتوانند به طور موثر در این چشمانداز جدید حرکت کنند.
در این مطلب، ما تمرکز خود را بر ویژگیهای دانشآموزان و علمآموزان قرن 21 معطوف کردهایم. در دنیایی که هوش مصنوعی و فناوری های دیجیتال رواج دارند، درک ویژگیهای دانشآموزان عصر جدید بسیار مهم است. این دانشآموزان، فقط گیرندگان منفعل دانش و اطلاعات نیستند، بلکه در طول آموزش خود شرکتکنندگانی فعال هستند و با چالشها و فرصتهایی که در دنیای فناوریمحور به وجود میآیند، مبارزه میکنند. بیایید ویژگیهای دانشآموزان قرن بیستویکم را بررسی کنیم و دریابیم که چرا برای موفقیت و سازگاری در این قرن، وجود این ویژگیها ضروری است.
ویژگیهای یادگیرندگان قرن بیستویکم
در ادامه به برخی از ویژگیهای مهم دانشآموزان و یادگیرندگان علم در قرن بیستویکم میپردازیم. سعی کردیم دانشآموزان را در عناوین اصلی زیر دستهبندی کنیم:
1. مشارکتکننده (Collaborative)
مهارت همکاری یک مهارت مهم برای دانشآموزان قرن بیستویکم است و نشاندهنده تعامل و مشارکت در دنیای مدرن است. این مهارت شامل توانایی کار در گروه هم به صورت حضوری و هم آنلاین است. افراد با مهارت همکاری میتوانند بهتر با دیگران ارتباط برقرار کنند، ایدههایشان را به اشتراک بگذارند و منابع را برای دستیابی به هدف مشترک جمع آوری کنند. آنها میدانند چگونه گروه خود را پویا نگه دارند، وظایف را بر اساس تواناییهای افراد تعیین کنند و همچنین با گوش دادن به نظرات مختلف به توافق برسند.
در دنیای دیجیتال، همکاری به معنای استفاده موثر از ابزارهای آنلاین مثل به اشتراکگذاری اسناد و فایلها در فضای ابری، کنفرانسهای ویدیویی و نرمافزارهای مدیریت پروژه گروهی است. آموزش مهارت همکاری نه تنها دانشآموزان را برای کار گروهی در محیطهای حرفهای آماده میکند، بلکه مهارتهای اجتماعی و عاطفی آنها را نیز بهبود میبخشد. این مهارتها شامل هماهنگی، گوش دادن و مذاکره کردن میشوند که در زندگی شخصی و حرفهای بسیار ارزشمند هستند.
2. خلاق و نوآور
خلاقیت و نوآوری، قلب مهارت یادگیری در قرن 21 است. نوآوری به معنی تفکر خارج از چارچوبهای سنتی، باز گذاشتن درهای ذهن برای ایده های جدید و برخورد با چالشها و مشکلات به روشهای جدید است. دانشآموزان خلاق و مبتکر نه تنها در تلاشهای هنری یا تخیلی مهارت دارند، بلکه در حل مسئله و تکالیف تحصیلی نیز خلاقیت دارند.
یادگیرندگان خلاق و نوآور معمولاً ریسکپذیر هستند و ایدهها و راهحلهای جدید را امتحان میکنند. آنها چالشها را بهعنوان فرصتهایی برای خلاقیت و نوآوری خود میبینند و از شکست بهعنوان پلهای برای موفقیت استفاده میکنند. حمایت از خلاقیت و نوآوری در دانشآموزان، علاوه بر توسعه تفکر انتقادی آنها، باعث افزایش حس کنجکاوی و علاقه به یادگیری میشود. این ویژگیها بهخصوص در دنیای امروزی که راهحلهای معمولی و سنتی ممکن است با چالشهای پیچیده مدرن سازگار نباشند اهمیت دارند.
3. دارای تفکر انتقادی
تفکر انتقادی یک مفهوم پیچیده است که محققان به شکلهای مختلف تعریف میکنند. رابرت استرنبرگ (Robert Sternberg)، روانشناس آمریکایی، تفکر انتقادی را شامل فرآیندها و استراتژیهای ذهنی تعریف میکند که افراد برای حل مسائل، تصمیمگیری و یادگیری از آن استفاده میکنند. این تعریف بر مهارتهای شناختی مهمی تأکید دارد که در حل مسائل و یادگیری به کار گرفته میشوند.
رایان دی شاو (Ryan D. Shaw) در کتاب «How Critical Is Critical Thinking?» مفهوم تفکر انتقادی را در زمینه آموزش موسیقی بررسی میکند. شاو در این کتاب در مورد این موضوع بحث میکند که چگونه تفکر انتقادی، که به طور سنتی به عنوان یک مهارت برای حل مسئله و گوش دادن به موسیقی دیده میشود، میتواند با ادغام مفاهیم نظریه انتقادی و آموزش عمیقتر شود. او معتقد است که تفکر انتقادی نباید فقط در حل مسائل محدود شود، بلکه باید به عنوان یک ابزار برای توسعه دانشآموزان و تشویق به یادگیری فعّال و تأمل آنها بیشتر دیده شود.
یک موضوع مشترک در بین همه تعاریف محققان وجود دارد و آن این است که آنها بر ماهیت فعال، منضبط و چندوجهی تفکر انتقادی تاکید میکنند و آن را به عنوان یک مهارت کلیدی برای یادگیرندگان در مسیر حل مشکلات پیچیده و شکل دادن به باورها میدانند. این ایده با تفکر یادگیرندگان قرن 21 کاملاً همخوانی دارد؛ زیرا آنها میتوانند به شکلی عمیق با اطلاعات و چالشها درگیر شوند.
درگیر شدن عمیق یعنی توانایی تجزیه و تحلیل، ارزیابی و ترکیب اطلاعات به شیوهای منطقی و تفکری. این به معنای نگاه کردن به مشکلات از زوایای مختلف و استفاده از دیدگاههای متفاوت، زیر سوال بردن فرضیات و شناسایی سوگیریها است.
4.شهروند جهانی
شهروندی جهانی به معنای آگاهی و درک دانشجویان و دانشآموزان در قرن ۲۱ از مسائل جهان است. یونسکو در کتاب “آموزش شهروندی جهانی “(GCE)، این آموزش را به عنوان یک تغییر اساسی معرفی میکند که بر توسعه دانش، مهارتها، ارزشها و دیدگاههای دانشآموزان برای جهانی بهتر، صلحآمیزتر، صبورانهتر، فراگیرتر، ایمنتر و پایدار تمرکز دارد.
شهروندی جهانی فراتر از آموزش سنتی میرود و بر درک و حل مسائل جهانی در ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی تأکید دارد. این GCE رویکردی چند وجهی را تقویت میکند و روشهای مختلفی را در زمینههایی مانند آموزش حقوق بشر، آموزش صلح و توسعه پایدار به صورت همزمان پیاده میکند.
علاوه بر این، کتاب یونسکو بر نقش حیاتی GCE در افزایش شایستگیهای دانشآموزان برای حرکت در دنیایی پویا در قرن 21 تاکید میکند. این شایستگیها شامل پرورش موارد زیر در دانشجویان و دانشآموزان هستند:
- درک سطوح هویتی چندگانه و پتانسیل یک «هویت جمعی» فراتر از تفاوتهای فرهنگی، مذهبی، قومی یا دیگر موارد
- شناخت عمیق مسائل دنیا و ارزشهای جهانی مانند عدالت، برابری، کرامت و احترام
- مهارتهای شناختی برای تفکر انتقادی، سیستمی و خلاق، از جمله رویکرد چند وجهی به مسائل
- مهارت های غیرشناختی، از جمله همدلی، حل تعارض، ارتباط موثر و توانایی تعامل با گروههای مختلف
- ظرفیتهای رفتاری برای اقدام مشترک و مسئولانه برای رسیدگی به چالشهای جهانی و تلاش برای مصلحت جمعی
در اصل، بر اساس دیدگاه یونسکو، شهروند جهانی بودن در قرن بیستویکم، به معنای آموزش و توانمندسازی افراد برای مشارکت فعّال در ساختن جهانی بهتر، صلحآمیزتر و پایدارتر است. این نشاندهنده اعتراف جهان به ارتباط و پیوستگی هر چه بیشتر افراد دنیا با یکدیگر است. افرادی که شهروند جهانی هستند، به جزئیات جهانی توجه بیشتری میکنند و دنیای اطراف خود را بیشتر میفهمند.
آنها اهمیت حساسیت به فرهنگهای مختلف را درک و از تنوع در جهان قدردانی میکنند. این ویژگی در محیطهای آموزشی میتواند از طریق آموختن درباره تاریخ جهان، اقتصاد کشورها و جوامع جهانی نشان داده شود و همچنین شامل بحث درباره موضوعات بینالمللی مانند تغییرات آب و هوا، بهداشت جهانی یا روابط بینالمللی باشد.
5. مسلط به ابزارهای دیجیتال
در دنیای دیجیتال امروز، مهارت در استفاده از فناوری یک نقطه کلیدی برای یادگیری در قرن بیستویکم است. این به معنای داشتن مهارتهایی بیش از مهارتهای اولیه کار با کامپیوتر است و شامل درک جامع از ابزارها و پلتفرمهای مختلف دیجیتال و توانایی تعامل موثر در محیطهای آنلاین است.
مهارت دیجیتال یا سواد دیجیتال به معنای استفاده از اینترنت برای تحقیق و پژوهش، استفاده از برنامهها و نرمافزارهای آموزشی برای یادگیری و درک نحوه برقراری ارتباط و همکاری در فضاهای مجازی است. ضمن این که این سواد و دانش، به مهارتهای حیاتی مثل تشخیص منابع معتبر آنلاین، درک اصول آداب دیجیتال (مودب بودن در فضای مجازی و ارتباطات آنلاین) و مدیریت ردپای دیجیتال (کنترل اطلاعاتی که در اینترنت به اشتراک میگذارید و تنظیمات حریم خصوصی) هم گسترش مییابد.
بعضی محققان معتقدند که دانشآموزان ماهر در حوزه دیجیتال، به منابع گستردهای از یادگیری دسترسی دارند و میتوانند در سطح جهانی همکاری و فعالیت کنند. آنها در استفاده از فناوری نه تنها به عنوان یک ابزار قدرتمند، بلکه به عنوان بخش جداییناپذیر از فرآیند یادگیری خود مهارت دارند؛ ابزارهایی که آنها را برای زندگی در دنیایی آماده میکند که در آن سواد دیجیتال امری ضروری است.
6. دارای سواد هوش مصنوعی
سواد هوش مصنوعی یک مفهوم نوظهور و در عین حال حیاتی برای یادگیرندگان قرن بیستویکم است. این مفهوم به معنای درک اصول اولیه هوش مصنوعی و کاربردهای آن در زمینههای مختلف است. برای دانشآموزان، سواد هوش مصنوعی فقط استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی نیست، بلکه ایجاد دیدگاهی انتقادی در مورد چگونگی تأثیر این فناوریها بر جهان است. دانشآموزان دارای سواد هوش مصنوعی میتوانند اطلاعات ارائهشده توسط سیستمهای هوش مصنوعی را بهطور انتقادی ارزیابی کنند، محدودیتهای هوش مصنوعی را درک کنند و کاربردهای نوآورانه هوش مصنوعی را در حل مشکلات دنیای واقعی تصور کنند.
سواد هوش مصنوعی همچنین شامل درک مفاهیم اخلاقی هوش مصنوعی، از جمله نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و سوگیریها و تعصبات احتمالی در سیستمهای هوش مصنوعی است. اگر دوست دارید در مورد این موضوع اطلاعات بیشتری کسب کنید و بدانید که چگونه فناوری، عمیقاً در تولید و بازتولید تعصبات نژادی و سایر انواع تعصبات نقش دارد، کتاب «مسابقه بعد از فناوری» (Race after Technology) اثر Ruha Benjamin را بخوانید.
7. سازگار و انعطافپذیر
سازگاری و انعطافپذیری، یکی از ویژگیهای مهم و اساسی دانشآموزان و یادگیرندگان در قرن بیستویکم است. این به معنای توانایی تغییر و سازگاری با موقعیتها، محیطها یا شرایط جدید است. پلویهارت و بلیز (Ployhart and Bliese) سازگاری را به عنوان «توانایی، مهارت، تمایل و یا انگیزه یک فرد برای تغییر یا تناسب ویژگیهای مختلف وظایف اجتماعی یا محیطی» تعریف میکنند. به عبارت دیگر، انطباقپذیر بودن به معنای داشتن توانایی سازگاری سریع با موقعیتها، محیطها یا حالتهای یادگیری جدید است. این ویژگی شامل پذیرفتن ایدههای جدید، انعطافپذیری در تفکر و تمایل به خروج از محدودیتهای همیشگی است.
تاب آوری همچنین با سازگاری همراه است. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، تابآوری «فرایند و نتیجه سازگاری موفقیتآمیز با تجربیات دشوار یا چالشبرانگیز زندگی است و بهخصوص از طریق انعطافپذیری ذهنی، عاطفی و رفتاری و سازگاری با خواستههای بیرونی و درونی اتفاق میافتد».
در زمینه یادگیری، سازگاری به این معناست که از شکست دلسرد نمیشوید، بلکه آن را به عنوان بخشی از فرآیند یادگیری میپذیرید. دانشآموزان سازگار و انعطافپذیر با چالشها کنار میآیند و با وجود موانعی که سر راه آنها قرار دارد، به تلاش برای رسیدن به اهداف خود ادامه میدهند. تجربه نشان داده است که پرورش سازگاری و انعطافپذیری در دانشآموزان برای موفقیت بلندمدت آنها بسیار مهم و ضروری است، زیرا این مهارتها آنها را قادر میسازد تا از پیچیدگیهای زندگی مدرن عبور کنند.
8. آگاه بودن نسبت به اهمیت محیط زیست
آگاه بودن نسبت به محیط زیست بهعنوان یکی از ویژگیهای مهم دانشآموزان و علمآموزان قرن 21 شناخته میشود. این آگاهی شامل تعهد به پایداری و درک تأثیرات محیط زیست بر فرد است.
اکو آگاهی یا آگاهی محیطی به عوامل روانشناختی اشاره دارد که تمایل افراد را به رفتارهای مثبت نسبت به محیط زیست و طرفداری از آن تعیین میکند.
گنجاندن آگاهی زیست محیطی در آموزش، نه فقط برای درک نظری، بلکه برای شکل دادن به نگرشها و رفتارهای دانشآموزان نسبت به محیط زیست بسیار مهم است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که چگونه آگاهی زیست محیطی بر نگرشها و رفتارهای دانشآموزان تأثیر میگذارد. این ارتباط بر ضرورت تعبیه آگاهی زیست محیطی در برنامه درسی تاکید میکند، زیرا میتواند منجر به رفتارهای مسئولانه زیست محیطی در دانش آموزان شود.
نتایج این مطالعات بهویژه برای مربیان و والدین ارزشمند است؛ زیرا با القای احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست در دانشآموزان، میتوانند نسلی را پرورش دهند که نه تنها مسائل زیستمحیطی را درک میکنند، بلکه گامهای فعالی در زندگی روزمره خود برای حفظ محیط زیست برمیدارند، برای مثال در زمان خرید، به سازگاری محصولات با محیط زیست توجه میکنند تا چالشهای زیستمحیطی را کاهش دهند.
دانشآموزان آگاه به محیط زیست از مسائلی مانند تغییرات آب و هوا، کاهش منابع و آلودگی آگاه هستند. آنها اهمیت زندگی پایدار را درک میکنند و انگیزه دارند تا اقداماتی را انجام دهند که به حفظ محیط زیست کمک میکند.
در کلاس درس، آموزش در جهت این آگاهی دانشآموزان میتواند شامل یادگیری در مورد انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی پایدار یا آموزش حفاظت از محیط زیست باشد. بسیاری از مدارس، آموزش در مورد محیط زیست را در برنامههای درسی خود گنجاندهاند و دانشآموزان را تشویق میکنند تا در پروژهها یا طرحهای پایداری محیط زیست شرکت کنند. اگر شما به عنوان یک معلم فعالیت دارید، این نکته را در نظر بگیرید که ترویج آگاهی زیستمحیطی فقط به انتقال دانش نیست، بلکه القای ذهنیتی است که برای دانشآموز ارزشگذاری ایجاد میکند و آیندهای پایدار را برای او می کند.
9. یادگیرندگان خود راهبر
یادگیری خودراهبر یکی از ویژگی های کلیدی دانشآموزان مدرن است. این ویژگی به ابتکار عمل در طول یادگیری و جستجوی دانش، فراتر از محیط کلاس درس سنتی اشاره دارد. فراگیران خودراهبر با کنجکاوی، انگیزه و توانایی در تعیین و پیگیری اهداف یادگیری مشخص میشوند.
نولز (Knowles) در کتاب “یادگیری خودراهبری: راهنمای یادگیرندگان و معلمان” در این مورد مینویسد:
یادگیری خودراهبر، فرآیندی را توصیف میکند که در آن افراد، با کمک دیگران یا بدون آن، برای تشخیص نیازهای یادگیری، تدوین اهداف یادگیری، شناسایی منابع برای یادگیری، انتخاب و اجرای راهبردهای یادگیری مناسب و ارزیابی نتایج یادگیری، ابتکار عمل را به دست میگیرند.
در زمینه آموزشی، پرورش یادگیری خودراهبر میتواند شامل فراهم کردن فرصتهایی برای دانشآموزان به منظور کشف موضوعات مورد علاقه آنها، تشویق پروژههای مستقل یا استفاده از رویکردهای یادگیری مبتنی بر تحقیق باشد. دانشآموزان خودراهبر تمایل به توسعه مهارتهای قوی برای حل مسئله دارند و به خوبی برای یادگیری مادامالعمر و همراه شدن با تغییرات هر روز دنیای مدرن آماده هستند.
10. آگاه بودن نسبت به اخلاقیات
آگاهی اخلاقی، به ویژه در زمینههای دیجیتال، برای یادگیرندگان قرن بیستویکم اهمیت بسیار زیادی دارد. این آگاهی شامل درک پیامدهای اخلاقی در استفاده از ابزارها و پلتفرمهای دیجیتال است.
یادگیرندگانی که از لحاظ اخلاقی آگاه هستند، مسائلی مانند شهروندی دیجیتال، حفظ حریم خصوصی دادهها و استفاده مسئولانه از فناوری را درک میکنند. آنها از پیامدهای اقدامات خود در فضاهای دیجیتال از جمله رسانههای اجتماعی آگاه هستند و اهمیت حفظ ردپای مثبت در دنیای دیجیتال را درک میکنند.
در کلاس درس و در طول آموزش، میتوان آگاهی اخلاقی را از طریق بحث در مورد اخلاق دیجیتال، رفتار مسئولانه در دنیای آنلاین و تفکر انتقادی در مورد اطلاعات مصرفشده و به اشتراک گذاشتهشده بهصورت آنلاین پرورش داد. آموزش آگاهی اخلاقی به دانشآموزان کمک میکند تا با مسئولیتپذیری در دنیای دیجیتال حرکت کنند و درباره اقدامات خود تصمیمهای آگاهانه بگیرند.
و در پایان این که…
برای نتیجهگیری، باید تاکید کنیم که اگرچه دنیای دیجیتال در حال گسترش است، اما نقش دانشآموزان و یادگیرندگان در این دوره جدید به طور قابل توجهی گسترش یافته است. دانشآموزان و علمآموزان قرن بیستویکم دیگر مانند گذشته فقط دریافتکنندگان منفعل دانش نیستند. آنها خالق، همکار و متفکر منتقدی هستند که در دنیای دیجیتال پیچیده، بهخوبی و آگاهانه حرکت میکنند.
ویژگیهایی که در مورد آنها بحث کردیم، از مهارت دیجیتال و سواد هوش مصنوعی گرفته تا سازگاری، خلاقیت و آگاهی اخلاقی، صرفاً یک سری ویژگیهای مطلوب نیستند. آنها مهارتهای اساسی هستند که دانشآموزان را برای پیشرفت در محیطی آماده میکنند که دانش دائماً در حال تکامل است. این مهارتها برای مدیریت حجم وسیع اطلاعات موجود، درگیر شدن با مسائل جهانی و مشارکت معنادار در زمینههای مختلف برای دانشآموزان بسیار مهم هستند.